حسنا کوچولو

بدون عنوان

حسنا کوچولوی مامان وبابا از دیشب کارای بامزه یاد گرفتی می تونی زبونتو بیاری بیرون و از خودت صدا در بیاری و با دستهای کوچولوت دست بزنی عزیز دلم وقتی این کارای بامزه رو انجام میدی آبجی کوثر حسابی کیف میکنه و می خنده. ...
18 بهمن 1389

بدون عنوان

سلام من ازامروز ۱۷ بهمن ۱۳۸۹ صاحب وبلاگ شدم خودم که نمیتونم از اون استفاده کنم ولی مامان وبابا قول دادن تاکمک می کنن  تا خاطراتم رو بنویسم من حسنا قربانیان نه ماه از کرج فرزند دوم خانواده هستم دارای خواهر بزرگتر به نام کوثر خوشگله که سه سال و شش ماه از من بزرگترهستم من عاشق خواهرمم چون خواهر من خیلی دوستداشتنیه نه اینکه فکر کنید من تعریف می کنم همه میگن.  راستی تا یادم نرفته بگم اسم بابا و مامانم علی و زهراست ما چهار تایی توی یه خونه قشنگ زندگی میکنیم و چهارتایی همدیگرو خیلی خیلی دوست داریم ...
18 بهمن 1389
1